***(اشعارروضه راه کوفه تاشام )
شعرروضه کوفه تاشام
از کوفه تاشام سرت به نیزه پناهم بود
تمام راه به سوی توای برادرنگاهم بود
هرکجاکه نام تورامی بردم ،حسین(ع)
از عدویت تازیانه می خوردم،حسین(ع)
کارخواهرت دگرگریه وزاری شده
خون سرت به نوک نیزه جاری شده
قسم به خون جاری از سرت
اگربازکنی چشمت نشناسی خواهرت
اگراجازه دهی پای نیزه ات جان می دهم
دخترت بهانه می گیرد،نیزه رانشان می دهم
کمتربه روی نیزه قرآن بخوان حسین(ع)
نامردی منتظرت نشسته باخیزران حسین(ع)
هرچه گفتم نزنیدباباندارد
یتیم نوازی دراین قافله معناندارد
شعرروضه کوفه تاشام سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن